مقاله تعامل یا تناقض عقد صلح با ماده ۱۰ قانون مدنی ایران
مقاله تعامل یا تناقض عقد صلح با ماده ۱۰ قانون مدنی ایران
چکیده
عقد صلح از جمله معاملاتی است که با دامنه وسیع خود در قرنهای متمادی توانسته است نیازهای گوناگون بشر را پوشش داده و به نوعی حاکمیت اراده افراد را جلوهگر سازد. قبل از حاکمیت قانون مدنی و اصل حاکمیت اراده در ماده ۱۰ این قانون، معاملات تنها در قالب یکی از عقود معین منعقد میشد و اگر معاملهای در قالب یکی از عقود معین جای نمیگرفت، عقد صلح عنوان عامی بود که آن را تحت پوشش خود قرار میداد و پشتیبان و حامی صحت آن میشد. تدوین اصل آزادي قراردادها (ماده ۱۰ قانون مدنی) در حقوق ایران، به اراده طرفین حاکمیت بخشید و اختیار تنظیم قرارداد را به متعاملین در حدودي که مخالف قوانین و اخلاق و نظم عمومی نباشد، داد؛ به نحوي که به هر ترتیبی که مایل باشند، پیمان ببندند و هر عنوانی که میخواهند، بر آن بگذارند. عقد صلح و ماده ۱۰ قانون مدنی علیرغم شباهتهایی که با هم دارند، دارای تفاوتهایی نیز هستند. عقد صلح عنوانی است که باید به طور صریح یا ضمنی قصد شود؛ پس این عقد خود قالبی است که از سوی قانونگذار تاسیس شده است، در حالی که ماده ۱۰ قانون مدنی حکایت از لزوم قرارداد خصوصی، قطع نظر از هر قالبی مینماید. آنچه در قلمرو ماده ۱۰ قانون مدنی میگنجد، تنها درباره کسانی است که در تراضی شرکت داشتهاند، در حالی که عقد صلح گاه درباره دیگران نیز موثر است. ماده ۱۰ قانون مدنی توسعهای به توافقها و شرایط در ضمن عقود معین میدهد تا جایی که مخالف قواعد امری نباشد و حتی صلح مشمول این حکم است. در حالی که آزادی در صلح محدود به موردی است که عنوان معامله نیز صلح باشد، شامل شرایط ضمن عقد نمیشود.
دیدگاهی بنویسید